معلم از دانشآموزها خواست تا عجایب هفتگانه جهان رو بنویسند بچه ها شروع به نوشتن کردند معلم نوشتهها رو جمع کرد با اینكه همه جوابها یکی نبودند اما بیشتر دانشآموزان به مواردی مانند: اهرام مصر- تاج محل - کانال پاناما - دیوار بزرگ چین – مثلث برمودا - و... اشاره کرده بودند در میان نوشتهها یه کاغذ سفید به چشم میخورد. معلم پرسید: این کاغذ سفید مال کیه؟ یکی از بچه ها دستش رو بالا برد معلم پرسید: دخترم چرا چیزی ننوشتی؟ دخترک جواب داد: عجایب موجود در جهان خیلی زیادند و من نمیتونم تصمیم بگیرم کدوم را بنویسم معلم گفت: اشکال نداره هرچی تو ذهنت داری رو بگو شاید بتونم کمکت کنم دخترک مکثی کرد و گفت: به نظر من عجایب هفتگانه جهان عبارتند از: لمس کردن، چشیدن، دیدن، شنیدن، احساس کردن، خندیدن و عشق ورزیدن. پس از شنیدن حرف های دخترک، کلاس در سکوتی محض فرو رفت
+ نوشته شده در جمعه 26 مهر 1392برچسب:داستان کوتاه, داستان های کوتاه,داستان کوتاه عاشقانه,داستان های کوتاه عاشقانه,داستان عاشقانه,داستان های عاشقانه,داستان, ساعت 15:14 توسط phna
|
|